مهندس رسول رحیمی
نام کاربری
رمز ورود
مرا بخاطر داشته باش
ایجاد حساب کاربری
درحال حاضر 16 میهمان و هیچ یک از اعضاء آنلاین می باشد.
-----------------------------------------------------------------------------------------
مرد از مُردن است . زیرا زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه واژهی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود . به daughter در انگلیسی توجه کنید. واژه daughter نیز همین دختر است gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده. در اوستا این واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar و در پهلوی دوخت آمده است.
دوغدر در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد.
اما پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده . کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنین نامیده شدند.
پوست در، به پسر تبدیل شده است .در پارسی باستان puthar پوثرَ و در پهلوی پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است
در بسیاری از گویشهای کردی از جمله کردی فهلوی ( فَیلی ) هنوز پسوند « دَر » به کار می رود . مانند « نان دَر » که به معنی « کسی است که وظیفهی غذا دادن به خانواده و اطرافیانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ » در « پدر » از پاییدن است . پدر یعنی پاینده کسی که میپاید . کسی که مراقب خانوادهاش است و آنان را میپاید .پدر در اصل پایدر یا پادر بوده است. جالب است که تلفظ « فادر » در انگلیسی بیشتر به « پادَر » شبیه است تا تلفظ «پدر» !
خواهر ( خواهَر ) از ریشه «خواه » است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است. خواه + ــَر یا ــار . در اوستا خواهر به صورت خْـوَنگْهَر آمده است . بَرادر نیز در اصل بَرا + در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام میدهد. یعنی کار انجامدهنده برای ما و برای آسایش ما .
« مادر » یعنی « پدید آورندهی ما » .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
یعقوب لیث و دستور مهم او پس از تصرف كرمان
یعقوب لیث صفار، قهرمان ملی ایرانیان كه تصمیم به پایان دادن به حكومت عرب بر میهن گرفته بود 16 ژوئن سال 868 میلادی شهر كرمان را آزاد كرد. در كرمان بود كه یعقوب دستور اكید داد به زبانی كه او نمی فهمد (عربی)، مكاتبه نكنند. از زمان افتادن ایران به دست عرب، تا آن روز مكاتبات اداری به زبان عربی صورت می گرفت. با صدور دستور اكید یعقوب لیث بود كه «پارسی» بار دیگر زبان رسمی ایرانیان شد و رونق گرفت. یعقوب بود كه خواست برای حروفی كه در عربی نیست و در فارسی تلفظ می شود، جانشین بیابند تا خط الرسم تكمیل شود و سالها طول كشید تا ادیبان با هم به توافق رسیدند كه «پ، چ، ژ، گ» را با افزودن نقطه و سركش بر حروف عربی مشابه، به وجود آورند تا تركیب حروف تغییر نكند و مقرر داشتند كه از بكار بردن حروف خاص زبان عربی از جمله «ص، ض، ط، ظ، ث، ح، ع و ء » در واژه ها و اسامی فارسی خودداری شود. تكمیل این تغییرات هشتاد سال وقت گرفت و این اصلاحات حروف و تبدیل واژه ها در سال 950 میلادی به پایان رسید و خط الرسم فارسی امروز به دست آمد. باید دانست كه ایرانیان تنها مسلمانان آن زمان بودند كه زبان ملی خود را از دست ندادند. می دانیم كه ایرانیان ساكن «فرارود» و خراسان خاوری (افغانستان شمالی امروز) كه تاجیك خوانده می شوند «پارسی» را از دست نداده بودند و گروهی از آنان با افتخار تمام خود را پارسیوان = پارسیبان می نامیدند. یعقوب كه پرچم استقلال طلبی را در سیستان برافراشته بود در سال 862 میلادی هرات و سال بعد سراسر شمال شرقی ایران و تا كابل را از دست عمال خلیفه بغداد بیرون آورده بود. یعقوب پس از آزاد كردن كرمان، با همان هدف، فارس و خوزستان را پس گرفت و با خلیفه عباسی مستقیماً وارد جنگ شد، ولی اندكی پس از رد پیشنهاد صلح خلیفه در سال 878 میلادی، در خوزستان از بیماری قولنج درگذشت، همانجا مدفون شد و برادرش «عمرو» بر جای او نشست و مصلحت در آن دید كه با خلیفه از در آشتی درآید و خلیفه هم حكومت وی را بر فارس، اصفهان، كرمان، سیستان، مكران (بلوچستان)، سند (ایالت جنوبی پاكستان امروز به مركزیت شهر كراچی) و بخش هایی از خراسان به رسمیت شناخت.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------------------------------
مطالب ارسالی دانش آموز اسرافیل داداش زاده
----------------------------------------------------------------------------------------
در یکی از شهر های توریستی به نام اسکاگن محلی وجود دارد که دو دریای بالتیک و دریای شمال به یکدیگر می پیوندند و در پی این پدیده
آب دو دریا هرگز با همدیگر قاطی نمی شوند و حد و فاصله ایی بین این دو آب وجود دارد و این پدیده چندین بار در قرآن کریم بیان شده است ،
اما امان از کافران که چشم دیدن این واقعیت ها را ندارند . سوره مبارکه فرقان آیه 53و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آن دو حریمی استوار قرار داد.سورة مبارکه الرحمن آیه 19 و 20دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند
----------------------------------------
هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981ميلادي زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت، از مصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون برای برخی آزمایشها و تحقیقات به فرانسه منتقل شود.
هنگامی که هواپیمای حامل بزرگترین طاغوت تاریخ در فرانسه به زمین نشست، بسیاری از مسئولین کشور فرانسه و از جمله رئیس دولت و وزرایش در فرودگاه حاضر شده و از جسد طاغوت استقبال کردند.
پس از اتمام مراسم، جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبدشکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.
رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه بنام پروفسور موریس بوکای بود که برخلاف سایرین که قصد ترمیم جسد را داشتند او در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.
تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب، نتایج نهایی ظاهر شد؛ بقایای نمکی که پس از ساعتها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کردهاند. اما مسئلهی غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد باقی مانده، درحالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.پروفسور موریس بوکای در حال آماده کردن گزارش نهایی در مورد کشف جدید (مرگ فرعون بوسیله غرق شدن در دریا و مومیایی جسد او بلافاصله پس از بیرون کشیدن از دریا) بود که یکی از حضار در گوشی به یادآور شد که برای انتشار نتیجه تحقیق عجله نکند، چرا که نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است.
ولی موریس بوکای بشدت این خبر را رد کرده و آن را بعید دانست. او بر این عقیده بود که رسیدن به چنین نتیجه ی بزرگی ممکن نیست مگر با پیشرفت علم و با استفاده از امکانات دقیق و پیشرفته کامپیوتری.
در جواب او یکی از حضار بیان کرد که قرآنی که مسلمانان به آن ایمان دارند قصه غرق شدن فرعون و سالم ماندن جثهی او بعد از مرگ را خبر داده است.
تصوير منتسب به فرعون زمان حضرت موسي عليهالسلام
حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد و از خود سوال میکرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898ميلادي كشف شده است، در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟
چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیچ انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئله نمیگذرد؟
موریس بوکای تمام شب به جسد مومیایی شده زل زده بود و در مورد سخن دوستش فکر میکرد که چگونه قرآن مسلمانان درمورد نجات جسد بعد از غرق سخن میگوید در حالیکه کتاب مقدس آنها از غرق شدن فرعون در هنگام دنبال کردن موسی سخن میگوید اما از نجات جسد هیچ سخنی بمیان نمیآورد و با خود میگفت آیا امکان دارد این مومیایی همان فرعونی باشد که موسی را دنبال میکرد؟
و آیا ممکن است که حضرت محمد هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته است؟
او در همان شب تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند.
پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر باز گرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم گرفت به کشورهای اسلامی سفر كند تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل نمايد.
یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و این آیه را برای او تلاوت نمود:
{فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ} [یونس:92]
ما امروز پيكرت را [از آب] نجات ميدهيم تا عبرت آيندگان شوى، و همانا بسيارى از مردم از آيتهاى ما بىخبرنداین آیه او را بسیار تحت تآثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای بلند فریاد زد: "من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم."
موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقائق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه های قرآن تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد.
و بر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد (لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید(.
حاصل تلاش سالها تحقیق این دانشمند فرانسوی کتاب "قرآن و تورات و انجیل و علم بررسی کتب مقدس در پرتو علوم جدید" بود
16 واقعیت عجیب در مورد بدن انسانشما چقدر در مورد بدن خود می دانید ؟ در این مطلب با ۱۶ واقعیت غیرمعمول در مورد بدنتان روبرو خواهید شد . مواردی که به نظرم کمتر به آنها اشاره شده است
۱ - اثر زباناثر خطوط و اشکال روی زبان درست همانند اثر انگشت عمل میکند . یعنی هر انسانی خطوطی کاملا منحصر به فرد روی زبانش دارد . از این رو اثر زبان میتواند به عنوان یکی از فاکتورهای تشخیص هویت مورد استفاده قرار بگیرد.
۲ - پوست انداختنانسان نیز مانند دیگر پستانداران در هر هر لحظه در حال پوست انداختن است . طبق تحقیقات انسان در هر ساعت ۶۰۰ هزار ذره از پوست خود را در فضا پراکنده میکند . این مقدار برابر هفتصد گرم پوست در هر سال می باشد . به صورت میانگین انسان در سن هفتاد سالگی تقریبا به میزان پنجاه کیلوگرم پوست اندازی کرده است .
۳ - تعداد استخوان هاجالب است بدانید که کودک انسان تعداد بیشتری استخوان نسبت به یک فرد بزرگسال دارد .ما زندگی مان را با ۳۵۰ استخوان شروع میکنیم ،اما در طول دوره رشد تا سن بلوغ به علت پیوستن استخوان ها به یکدیگر این مقدار به ۲۰۶ عدد استخوان کاهش پیدا میکند .
۴ - تغییرات معدههر سه یا چهار روز یکبار تغییراتی در معده شما بوجود می آید. اسیدهای قوی که معده برای هضم غذا به کار میگیرد ، باعث تاثیراتی روی خود آن نیز می شود . البته معده مکانیزمی برای جلوگیری از هضم کامل خود دارد .
۵ - حافظه بویاییحس بویایی ما به قدرت حس بویایی سگ سانان نمی باشد اما با این حال میتوانیم ۵۰ هزار رایحه مختلف را به خاطر بسپاریم.
۶ - طول روده باریکطول روده های باریک تقریبا ۴ برابر بلندتر از قد متوسط انسان است . اگر روده های باریک به شکل کنونی خود نبودند ، طول آن ها به ۵ تا ۷ متر می رسید .
۷ - باکتری هادر هر اینچ مربع از پوست بدن انسان نزدیک به ۳۲ میلیون باکتری زندگی میکنند . خوش بختانه اکثریت این باکتری ها بی ضرر می باشند.
۸ - بوی پامنشا بوی پا ، مثل بوی زیربغل غدد عرقی می باشند . در یک جفت پا ۵۰۰ هزار غده تولید غرق در حال فعالیت می باشند که میتوانند روزانه نیم لیتر عرق تولید کنند.
۹ - سرعت عطسههوایی که موقع عطسه کردن از دهان خارج میشود بالغ بر ۱۶۰ کیلومتر در ساعت سرعت دارد.عطسه کردن فشار بسیار زیادی به بدن تحمیل میکند. محال است که بتوانید چشمان خود را هنگام عطسه باز نگه دارید.
۱۰ - مسیر خونخون مسیر زیادی را در هر لحظه در بدنتان طی میکند . تقریبا نزدیک به ۱۰۰ هزار کیلومتر مسیر خونی در بدن وجود دارد . قلب این عضو حیاتی و پرکار بدن روزانه دو هزار گالن خون (برابر با ۷۵۰۰ لیتر) را در این مسیرها پمپاژ میکند.
۱۱ - مقدار بزاقشما مایل به شنا در آب بزاق دهانتان نیستید ،اما جالب است بدانید که هر شخص به طور میانگین در طول زندگی اش نزدیک به ۲۴ هزار لیتر بزاق تولید میکند . این مقدار برای پرکردن دو استخر شنا کافیست.
۱۲ - صدای خر و پفبعد از سن ۶۰ سالگی ، شصت درصد مردان و چهل درصد از خانوم ها شروع به خر و پف خواهند کرد.صدای خر و پف میتواند تا حد کرکردن پیش برود. عموما ً صدای خر و پف ۶۰ دسیبل می باشد که یعنی به بلندی صدای صحبت کردن معمولی اما این صدا میتواند تا ۸۰ دسیبل نیز پیش برود. ۸۰ دسیبل یعنی صدای یک دریل بادی که در حال نفوذ به بتن است . صدای بالای ۸۵ دسیبل برای گوش انسان بسیار مضر میباشد و ممکن است باعث کری شود.
۱۳ - رنگ و تراکم موهیچ میدانستید تراکم موی سر را از روی رنگ آن میشود تخمین زد؟ به طور میانگین هر انسان ۱۰۰ هزار پیاز مو روی سرش دارد . هرکدام از این پیازهای مو در طول زندگی انسان قادر به تولید ۲۰ تار مو میباشند. افرادی که موهای بلوند دارند از بیشترین میزان پیاز مو در مقایسه با دیگر رنگ ها سود میبرند، در نتیجه ایشان موهای پرپشت تری خواهند داشت. تعداد میانگین پیاز مو برای موهای بلوند ۱۴۶ هزار ، برای موهای مشکی ۱۱۰ هزار ، برای موهای قهوه ای ۱۰۰ هزار و در آخرین رده برای موهای قرمز ۸۶ هزار عدد میباشد .
۱۴ - رشد ناخن هااگر ناخن های دست تان نسبت به ناخن پای شما خیلی زودتر رشد میکند این کاملا طبیعی است . ناخن هایی که بیشتر در معرض استفاده قرار میگیرند زودتر رشد میکنند. ناخن انگشت های بلندتر و دستی که با آن مینویسید بیشترین رشد را دارند. به طور میانگین ناخن ها در هر ماه به اندازه یک دهم اینچ رشد میکنند.
۱۵ - وزن سرجای تعجب ندارد که سر نوزادان کمی برای بدن آنها سنگینی میکند.سر هنگام تولد یک چهارم طول بدن را تشکیل میدهد . زمان بزرگسالی این طول به یک هشتم از درازای کلی بدن تقلیل می یابد.
۱۶ - نیاز به خوابشاید بعضی اوقات بگویید که دارم از شدت خواب میمیرم ، اما به معنای کلمه منطوری نداشته اید . شما بدون خوردن غذا تا هفته ها زنده میمانید ، اما بعد از ۱۱ روز نخوابیدن ، برای همیشه به خواب خواهید رفت.
حتمابخوانید : ۱۰۰ حقیقت زندگی
۱ – افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران میکنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز میمانند.۲ – کسانی که میگویند “من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو میگویم” دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو مینمایند.۳ – گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست میگوییم و دیگران اشتباه میکنند.۴ – هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.۵ – کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو میبرند در واقع لگد دیگران را به جان میخرند.۶ – آنچه که در ظاهر هر شخص میبینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.۷ – جرات و شهامت این نیست که روبروی شیر بایستیم بلکه این است که بفهمیم چطور میتوان از شر او جان سالم بدر برد.۸ – ما از همان اول پدر و مادر زاده نشدهایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور میتوان پدر و مادر بود.۹ – کلماتی که بر زبان جاری میگردند، قدرت خود را از ما گرفتهاند – از خود هیچ قدرتی ندارند.۱۰ – افراد خردمند در سکوت به سر میبرند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.۱۱ – فرشته ها به زمین نمیآیند تا ببینند ما چه میکنیم بلکه میآیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.۱۲ – هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمیخورد.۱۳ – در واقع ما هیچچ چیز را کنترل نمیکنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.۱۴ – هیچ کس نمیتواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)۱۵ – این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.۱۶ – من هیچ چیز نمیدانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمیشنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.۱۷ – پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب میکنیم.۱۸ – آنچه در قلب خود میپرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.۱۹ – تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمیبینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمیآید.۲۰ – جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.۲۱ – تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.۲۲ – فرض کردنها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه میگیرند.۲۳ – هیچ کس به طور کامل بیطرف نیست.۲۴ – خانوادۀ ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شدهایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد میکند.۲۵ – شما همیشه راه درست را نمیپیمایید.۲۶ – فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.۲۷ – توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.۲۸ – اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات ۱۰۰ قدم به سمت شما میآیند.۲۹ – اگر میخواهید بدیها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.۳۰ – اگر میخواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.۳۱ – فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان میشود.۳۲ – کسی که از همه بیشتر میداند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف میزند.۳۳ – هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.۳۴ – هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.۳۵ – شما تنها با ابزاری که دارید میتوانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.۳۶ – اگر خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کردهایم.۳۷ – این انسانها هستند که به زندگی معنا میدهند و نه اشیاء.۳۸ – همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و بزودی جوابشان پیدا خواهد شد.۳۹ – در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاریست.۴۰ – اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.۴۱ – وقتی صحبت میکنیم، صدای هیچ کس را نمیشنویم.۴۲ – والدین نباید کوچکترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.۴۳ – اینکه پدران ما چه کاره بودهاند مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.۴۴ – اگر فکر میکنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.۴۵ – هر تغییری نیاز به حرکت دارد.۴۶ – کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.۴۷ – اینطور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد ولی شما میتوانید هر کسی را دوست داشته باشید.۴۸ – اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.۴۹ – هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.۵۰ – بهترین هدیهای که میتوان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.۵۱ - زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده میشود.۵۲ – هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا میباشد، اما کمتر کسی میتواند آنرا پرورش دهد.۵۳ – تنها راه پایان دادن به مشاجرهها، پیدا کردن یک راه حل است.۵۴ – هر عملی که انجام میدهیم و هر حرفی که میگوییم به ما باز میگردد اما نه به گونهای که انتظارش را داشتیم.۵۵ – اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.۵۶ – هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.۵۷ – هرکس بیش از آنچه خود را میشناسد است.۵۸ – از هر چه بترسیم اسیرش میشویم.۵۹ – نیازمندترین انسانها حریصترین آنهاست.۶۰ – آنچنان خیال کنید که گویا تا ابد زندهاید و انچنان عمل کنید که گویا امروز میمیرید.۶۱ – بخندید همچنانکه نفس میکشید و دوست داشته باشید همچنانکه زندگی میکنید.۶۲ – هیچ کس نمیتواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند اما هر کسی میتواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.۶۳ – مهمترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.۶۴ – زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر میشوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی بدان که طبیعت میخواهد تصویری زیبا از تو بسازد.۶۵ – برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.۶۶ – زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.۶۷ – از کوتهی ماست که دیوار بلند است.۶۸ – از شیشۀ جلو به زندگی نگاه کنید نه از آینۀ رو به عقب.۶۹ – به خاطر ترساندن موش خانهات را آتش نزن.۷۰ – هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.۷۱ – بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران میگویند نمیتوانیم.۷۲ – هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمیدهم. من قدر معجزات را میدانم.۷۳ – آرام بنشین. تقلا نکن. بهار میآید و سبزهها رشد میکنند.۷۴ – اینکه چه میاندیشیم، چه میدانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه میکنیم.۷۵ – از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه آرزویش را داریم.۷۶ – از آنجا که زندگی آینۀ وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر میکند.۷۷ – ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان میدهد.۷۸ – هرگاه در زندگی خانهای از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.۷۹ – برای انسانهای بزرگ چون بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.۸۰ – آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمیرود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.۸۱ – برگ در انتهای زوال میافتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟۸۲ – اگرنتوانستی کسی را ببخشی از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.۸۳ – به کسی که در جستجوی حقیقت است ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.۸۴ – ما آمدهایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.۸۵ – هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونهای خواهد ساخت.۸۶ – سخن نیک را از گویندۀ آن بگیرید هر چند خود بدان عمل نکند.۸۷ – ناتوانترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوانتر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.۸۸ – چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.۸۹ – صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.۹۰ – به بار نشستن هر کار نیازمند ۱۰۰۰ روز صبر است.۹۱ – راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موجهای زندگی لذت ببریم.۹۲ – موفقیت یک مسیر است و نه هدف.۹۳ – موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.۹۴ – شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.۹۵ – موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.۹۶ – موفقیت دستیابی به آن چیزی است که میخواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست میآوریم.۹۷ – موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون اینکه خسته شویم.۹۸ – من میدانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود میبینم.۹۹ – بازی زندگی بازی بومرنگهاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب میشود.۱۰۰ – تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.
ریاضیات جالب
از نه به یک
1x 8 + 1 =912 x 8 + 2 = 98123 x 8 + 3 = 9871234 x 8 + 4 = 987612345 x 8 + 5 = 98765123456 x 8 + 6 = 9876541234567 x 8 + 7 = 987654312345678 x 8 + 8 = 98765432123456789 x 8 + 9 = 987654321
یکی یکی
1x 9 + 2 = 1112 x 9 + 3 = 111123 x 9 + 4 = 11111234 x 9 + 5 = 1111112345 x 9 + 6 = 111111123456 x 9 + 7 = 11111111234567 x 9 + 8 = 1111111112345678 x 9 + 9 = 111111111123456789 x 9 +10= 1111111111
به پاس سال ۸۸
9x 9 + 7 = 8898 x 9 + 6 = 888987 x 9 + 5 = 88889876 x 9 + 4 = 8888898765 x 9 + 3 = 888888987654 x 9 + 2 = 88888889876543 x 9 + 1 = 8888888898765432 x 9 + 0 = 888888888
1 x 1 = 111 x 11 = 121111 x 111 =123211111 x 1111 = 123432111111 x 11111 = 123454321111111 x 111111 = 123456543211111111 x 1111111 = 123456765432111111111 x 11111111 = 123456787654321111111111 x 111111111 = 12345678987654321
« هانری پوانکاره » در مورد زیبایی ریاضیات این گونه می گوید :
« دانشمند ، طبیعت را به خاطر فایده اش مطالعه نمی کند، آن را برای این مطالعه می کند که از آن لذت می برد و چون طبیعت زیباست از آن لذت می برد . اگر طبیعت زیبا نبود، ارزش شناختن نداشت و اگر طبیعت ارزش شناختن نداشت، زندگی هم ارزش زیستن نداشت. البته، من در اینجا از آن گونه زیبایی که حواس را متأثر می کند، یعنی از زیبایی اوصاف و ظواهر، سخن نمی گویم؛ نه به این جهت که این زیبایی ها را دست کم بگیرم، نه چنین نیست، اما این زیبایی ربطی به علوم ندارد، منظورم زیبایی ژرف تری است که از نظم هماهنگ اجزا بوجود می آید و تنها هوش ِ ناب قادر به درک آن است. »
« برتراند راسل » نیز زیبایی ریاضیات را این گونه به رخ می کشد:
« ریاضیات هیچ حقیقتی ندارد اما بالاترین زیبایی را داراست. یک زیبایی سرد و جدی، درست مانند یک تندیس، به طور شگفت انگیزی محض، و توانا در نهایت جدیت، به طوری که تنها بزرگترین ِ هنرمندان می توانند این گونه باشند. »
-------------------------------------------------------------------------------
دنیای جملات تاثیر گذار
1-حقيقت چيزي نيست که نوشته ميشود .. آن چيزي است که سعي ميشود پنهان بماند
2-ستایشگر اموزگاری هستم که مرا اندیشیدن اموخت نه اندیشه را دکتر شریعتی
3-نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شدنمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساختولی آنقدر مشتاقمکه از خاک گلویم سوتکی سازدگلویم سوتکی باشدبه دست کودکی گستاخ و بازیگوشو او یکریز و پی درپیدم گرم خودش را در گلویم سخت بفشاردو خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازدبدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را (( دکتر علی شریعتی))
4- شادی اگر تقسیم شود دو برابر میشود. غم اگر تقسیم شود نصف میشود
5- خدایا مرا از شر دوستانم در امان بدار، خود با دشمنانم میدانم چه کنم
6-زمانیکه خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شدند، پیر شدنت شروع می شود
7-ابر بارنده به دریا گفت :گر نبارم تو کجا دریایی؟در دلش خنده کنان دریا گفت:ابر بارنده تو هم از مایی
8-ماهی ها چقدر اشتباه میکنند!!! قلاب علامت کدامین سوال است که بدان پاسخ میدهند؟
9-کوروش بزرگ: آنان که با افکاری پاک وفطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست
10-توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده است که استدلال شگفت انگیزی دارد وقتی به دنیا میام، سیاهم -وقتی بزرگ میشم، سیاهم -وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم وقتی سردم میشه، سیاهم -وقتی می ترسم، سیاهم -وقتی مریض میشم، سیاهم وقتی می میرم، هنوزم سیاهم -و تو، آدم سفید -وقتی به دنیا میای، صورتی ای وقتی بزرگ میشی، سفیدی -وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی -وقتی سردت میشه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی -وقتی مریض میشی، سبزی -و وقتی می میری، خاکستری ای و تو به من میگی رنگین پوست؟
11-ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ،ﻣﺤﺎﻝ ﺳﺮ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻓﺮﻭﺩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﮐﺘﺮ ﺷﺮﯾﻌﺘﻲ
12-شكسپير ميگه :يا به اندازه آرزوهات تلاش كن و يا به اندازه تلاشت آرزو کن .
ترجمه مازندرانی :نتوندی گی بخری پس گی خواری نکن
13-وقتي حواست نيست،زيباتريني--- وقتي حواست هست، فقط زيبايي-- حالا بگو حواست هست
14-هیچکس نفهمید که شاید،شیطان عاشق حوا شده بود که بر ادم سجده نکرد
15- تفاهم در 3 ت خلاصه است : توانایی تحمل تفاوتها
16- خداوند هر روز در قلک شما ، 86400 ثانیه واریز می کند با اون چی کار می خواهی کرد ؟
17-جهان پر ز شمس تبریز است ، کو مرد مولانا !!!!
18-سر بر خاک منه ، آنچه در سر داری ، برخاک بده !!! حضرت مولانا
19-اگر دری از خوشبختی به روی شما بسته شد ،همان لحظه دری دیگر از خوشبختی به شما باز می شود ،به در بسته خیره نشوید تا در باز دیگر را از دست بدهید حضرت علی (ع)
20-♥من 2 تا تو را دوست دارم ... یکی این دنیا ... یکی اون دنیا ... ♥تمام محبتت را به پای دوستت بریز اما نه تمام اعتمادت را ...
نوشته خنده دارخدایا شکرت که ....
میخواستم خدا رو شکر کنم که ادیسون رو آفرید . چون اگه نمی آفرید ما باید توی تاریکی تلویزیون نگاه میکردیم .
ومیخواستم خدا رو به خاطر آفریدن آب شکر کنم چون اگه آب نبود ما شنا یاد نمیگرفتیم و در استخر غرق میشدیم .
خدایا ممنون که ماشین رو آفریدی.... چون اگه ماشین نبود ما در مسابقات رالی شهرمان آخر میشدیم.
خدایا شکر که مرد رو آفریدی... چون اگه مرد نبود زنها همه میترشیدند اون وقت باید با پیرمردها ازدواج میکردند.
خدایا شکر که کامپیوتر رو آفریدی ...اگه کامپیوتر نبود ما نمیتوانستیم کانتر یاد بگیریم و همش میباختیم.
خدایا شکرت که من رو آفریدی تا یه ملت رو بزارم سر کار......
قوانین موفقیت استیو جابز پدر الكترونیك دنیا چه بود؟بیشک هر فردی برای موفقیت در زندگی از قوانینی پیروی میکند و این قوانین هرچند نانوشته هستند که وی را به پیشرفت سوق میدهند.استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل که چندی پیش درگذشت، تاثیرات غیرقابل انکاری در زندگی بسیاری از مردم جهان گذاشته است و این تاثیرات ناشی از ابداعات او در شرکت اپل بوده است.وی برای رسیدن به این موفقیت از قوانینی پیروی کرده است که یکی از دوستان نزدیک او آنها را بازگو میکند:کاری را که عاشق آن هستید انجام دهید.در جهان تاثیر بگذارید.ارتباط برقرار کنید.تمرکز خود را بر همه چیز نگذارید.تجربیات جدید ایجاد کنید.توانایی بیان درست ایدههای خود را افزایش دهید.استفاده از محصولاتان را پیچیده نکنید
------------------------------------------------------------------------------- مهندس باهوش
یک برنامهنویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامهنویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که میخواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامهنویس دوباره گفت:بازى سرگرمکنندهاى است. من از شما یک سوال میپرسم و اگر شما جوابش را نمیدانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال میکنید و اگر من جوابش را نمیدانستم من ۵ دلار به شما میدهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامهنویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ٥٠ دلار به شما میدهم.
این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامهنویس بازى کند.
برنامهنویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمهاى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامهنویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا میرود ۳ پا دارد و وقتى پائین میآید ۴ پا؟» برنامهنویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد.
باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ ( chat ) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.
بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ٥٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ٥٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامهنویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمهاى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامهنویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ------------------------------------------------------------------------------- داستان کوتاه و خواندنی قورباغهچند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد.اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.
چند جمله راه گشا برای زندگی
1-اگر فكر مي كنيد آموزگارتان سخت گير است، بسيار در اشتباه هستيد. پس از استخدام شدنمتوجه خواهيد شد كه رئيس شما خيلي سخت گيرتر از آموزگارتان است؛ چون امنيت شغلي آموزگارتان را ندارد بيل گيتس
2-اگر در كارتان موفق نيستيد، پدر و مادر خود را سرزنش نكنيد، از ناليدن دست بكشيد و
از خطاهاي خود درس بگيريد بيل گيتس
3-در زندگي، همه چيز دادگرانه نيست؛ بهتر است با اين حقيقت كنار بياييد بيل گيتس
4-انسان براي پيروزي آفريده شده است؛ او را مي توان نابود كرد، اما نمي توان شكست داد ارنست همينگوي
5-اگر توانايي دانشمندان ايران از جهان دانش گرفته شود چيزي جز سياهي باقي نمي ماند ابوعلي سينا
6-هر كه دنيا خواهد، دانش آموزد و هر كه آخرت خواهد در عمل كوشد ابوعلي سينا
7-گر مي دانستيد كه يك محكوم به مرگ هنگام مجازات تا چه حد آرزوي بازگشت به زندگي را دارد، آنگاه قدر روزهايي را كه با غم سپري مي كنيد، مي دانستيد ابوعلي سينا
------------------------------------------------------------------------------- معجزات شگفت انگیز عددی در قرآن کریمدکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده است
که قید میکند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرفونحو دستوری بیاشکال است
اما واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود
۲۴ مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم ۲۴ مرتبه است،
درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است،
بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی ۲۴=۲۴
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نمودهاست که این مسئله درمورد همه
چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق میکند .
به کلماتی که دفعات بهکار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵
ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸
زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵
سود ۵۰ / زیان ۵۰
ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰
ابلیس ۱۱ / پناه جستن از شر ابلیس ۱۱
مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا ۸ / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢۴ / زن ٢۴
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز ۵، ماه ١٢، روز ٣۶۵
دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣
دریا + خشکی = ۴۵=۱۳+۳۲
دریا = %۱۱۱۱۱۱۱/۷۱= ۱۰۰ × ۴۵/32
خشکی = % ۸۸۸۸۸۸۸۹/۲۸ = ۱۰۰ × ۴۵/۱۳
دریا + خشکی = % ۰۰/۱۰۰
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب ۱۱۱/۷۱% و خشکی ۸۸۹/۲۸ % از کره زمین را فراگرفته است.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟
قرآن هم دقیقاً همین را بیان میکند. . .
------------------------------------------------------------------------------- بزرگترین گنج جهان در ایران که هنوز پیدا نشده !
گنجینه پادشاه بزرگ ایرانیان، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست، شاید بزرگترین گنج تمام دوران ها باشد. بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان، اسکندر ۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م زمانی که در سال های حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های شوش، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی)، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد به تاراج برد.
امپراتور فاتح تنها در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که فقط غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند.
اما آمار نهایی شهر های ایران کمی تکان دهنده است. مورخ و وقایع نویس باستانی یونان، «دیودور» چنین نگاشته است که “اسکندر کبیر گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد. اسکندر در آن زمان در ایران بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰,۰۰۰ تالنت (حدود ۱۹,۶۵۰ تن) یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت، البته بدون محاسبه سنگ ها، جواهرات و هزاران شی گران بهای دیگر!
بنا بر نگارش های باستانی، وقتی که او بعد ها با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را با نقره خالص آب کاری کنند که نشان از عظمت غارت لشگر مقدونی در ایران بود.
اما سرنوشت باقی گنجینه ها چه شد؟
داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در هگمتانه (شهر همدان کنونی) رفت. بنا به نگارش های باستانی “داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود.”
این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل می شده است.
نزدیک به ۲۵۰ سال بعد، سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس (۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها، یکی دیگر از اقوام آسیای صغیر جنگ کرد؛ پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی ژولیوس سزار ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م)، مارکوس آنتونیوس ۳۰ – ۸۳ ق.م و همچنین امپراتور روم، نرون (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند.
در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت، اما نتوانست گنج را پیدا کند.
به این ترتیب: گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی به شعاع ۱۰۰ کیلومتر، در اطراف شهر همدان خفته است. گنجینه ای که معلوم نیست کی و کجا بیدار شود و جهانیان را محو عظمتش کند.
از روی بد شانسی است یا خوش شانسی؟
در روزگاری کهن پیرمردی روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت .
روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند و گفتند :عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد !روستا زاده پیر در جواب گفت :از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بد شانسی ام ؟و همسایه ها با تعجب گفتند ؟ خب معلومه که این از بد شانسی است !هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت .این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند : عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت همراه بیست اسبدیگر به خانه برگشت . پیرمرد بار دیگر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟فردای آنروز پسر پیرمرد حین سواری در میان اسبهای وحشی زمین خورد و پایش شکست .همسایه ها بار دیگر آمدند : عجب شانس بدی .کشاورز پیر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟چند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند : خوب معلومه که از بد شانسی تو بوده پیرمرد کودن!چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدن و تمام جوانان سالم را برای جنگ در
سرزمین دور دستی با خود بردند . پسر کشاورزپیر بخاطر پای شکسته اش از اعزام معاف شد .همسایه ها برای تبریک به خانه پیرمرد آمدند :(( عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد و کشاورز پیر گفت : (( از کجا میدانید که ....؟ ))
داستان بومیان آمازون که باید از آن عبرت گرفت !!بومیان آمازون روش جالبی برای شکار میمون دارند بدینصورت که نارگیل را از دو طرف سوراخ می کنند. یک طرف کوچک تر در حدی که بتوانند یک طناب را از آن عبور دهند و یک طرف کمی درشت تر در حدی که دست یک میمون به زور از آن رد شود. از طرف کوچک تر طنابی که انتهایش را گره زده اند رد می کنند و بعد طناب را به تنه درخت می بندند تا اینطوری میمون نتواند جر بزند و نارگیل را با خودش ببرد. سپس توی نارگیل خالی شده چند تا سنگریزه می اندازند و چند بار تکانش می دهند تا صدایش خوب در جنگل بپیچد ... تله آماده است.میمون ها که شهوت کنجکاوی دیوانه شان کرده تا ببینند این چیست که این جوری صدا می دهد، می آیند و دستشان را می کنند توی نارگیل و سنگریزه ها را توی مشتشان می گیرند تا بیرونشان بیاورند، اما مشت بسته شان از سوراخ رد نمی شود. میمون ها اگر فقط مشتشان را باز کنند و از سنگریزه های بی ارزش دل بکنند آزاد می شوند ولی به هیچ قیمتی حاضر نیستند چیزی را که بدست آورده اند از دست بدهند. آن قدر تقلا می کنند و خودشان را به زمین و آسمان می زنند که فردا وقتی صیاد می آید بدن های بی حالشان را به راحتی (عین آب خوردن) جمع می کند و توی قفس می اندازد.این میمون ها چند خاصیت جالب دیگر هم دارند. اولا وقتی می بینند یک هم نوعشان گیر کرده و دارد جیغ و ویغ می کند باز هم برای کنجکاوی می روند سراغ نارگیل بغلی و چند دقیقه بعد خودشان هم در حال جیغ و ویغ اند. ثانیا بومی ها اگر میمونی اضافه بر تعداد مورد نیازشان گیر افتاده باشد، آزادش می کنند اما وقتی فردا دوباره برای شکار می آیند باز همین میمون ها گیر می افتند و جیغ و ویغشان در می آید. این داستان قرن هاست که در جریان است! اما حق ندارید فکر کنید که این میمون ها از خنگیشان است که هر روزه توی این دام ها می افتند اتفاقا خیلی هم ادعای هوش و استعدادشان می شود.اگر خوب فکر کنیم ... آیا دور و بر خود ما پر از نارگیل های سوراخ داری نیست که صدای تلق و تولوق جذابشان از شدت وسوسه دیوانه مان می کند؟ آیا دستمان را به خاطر بسیاری از چیزهایی که حقیقتا نمی دانیم ارزشی دارند یا نه چندین و چند بار در هر مدخل سوئی داخل نمی کنیم؟ آیا دستمان جاهایی گیر نیست که به خاطرش از صبح تا شب جیغ و ویغ می کنیم و خودمان را به زمین و آسمان می کوبیم؛ در حالی که فقط کافی است از یک سری چیزها دل بکنیم و برویم خوش و شاد روی درخت ها، بی دغدغه این جور چیزها، تاب بازیمان را بکنیم؟ آیا صدای جیغ و ویغ مذبوحانه اکثر دور و بری هایمان که خودشان را اسیر کرده اند را نمی شنویم؟آیا ...؟!
این شعر به صورت عمودی و افقی یک جور خوانده میشود (ماتریس متقارن ادبی)
از چهره افروخته گل را مشکن!
افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن!
گل را تو دگر مکن خجل ای مه من !
مشکن به چمن ای مه من قدر سخن !
آیا می دانستید که :
اختاپوس سه قلب دارد.
قلب میگو در مغز آن است.
مورچه ها هرگز نمی خوابند.
حلزون ها می توانند تا سه سال بخوابند و در این مدت هیچ غذایی نخورند.
موریانه ها وقتی به موسیقی هوی متال گوش می دهند چوب را با سرعت دو برابر می خورند.
مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر است.
صدای نهنگ آبی بلندترین صدایی است که یک موجود زنده می تواند تولید کند.
وقتی ملکه زنبور عسل وارد کندو می شود، آواز خاصی را زمزمه می کند، به این منظور که زنبورهای کارگر را تحریک کرده تا اگر ملکه دیگری وجود دارد به خاطر وی بجنگند.
خرس های قطبی می توانند تا ۲۵ مایل در ساعت (معادل تقریبا ۴۰ کیلومتر در ساعت) دویده و تا ۶ پا (۱٫۸۲ متر) در ارتفاع بپرند و همچنین با توجه به جنس موی بدنشان، توسط دوربین های مادون قرمز قابل تشخیص نیستند.
یک اسب در طول یک سال ۷ برابر وزن بدن خود غذا مصرف می کند.
یک خرس قادر است با سرعت یک اسب بدود.
کانگارو ها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند.
گونه ای از خرگوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری کند.
دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.
موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند.
فیل ها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند.
جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نمی باشند.
موش های صحرائی سالانه ۱/۳ منابع و ذخائر غذائی جهان را نابود می سازند.
عمر سنجاقک ها تنها ۲۴ ساعت است.
پلنگ ها قادرند تا ارتفاع ۵ متر به بالا بپرند.
اغلب مار ها دارای ۶ ردیف دندان می باشند.
نود درصد سم مار ها از پروتئین تشکیل شده است.
تمساح ها قادرند آرواره های خود را با نیرو ی ۱۳۰۰ کیلو گرم ببندند.
تمام قو های کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس می باشد
کثیف ، احمقانه و چندش آور ترین رکوردهای ثبت شده
خیلی ها برای اینكه ركوردشكن باشند و اسمشان جایی ثبت بشود حاضر هستند عجیبترین و گاهی مشمئزكنندهترین كارهای جهان را انجام بدهند. چند نمونه از ركوردهایی كه به نظر نمیرسد به این زودی شكسته شوند از این قرار است:
بیشترین سوسك خورده شدهیكی از كاركنان بازنشسته بخش از بین بردن حشرات و حیوانات موزی اداره محیط زیست به نام كن ادوارد در دربیشایر انگلیس، در مارچ 2001 برای صبحانه 36 سوسك را در یك دقیقه خورد. وی در یك مهمانی هم 47 موش را درون شلوار خود انداخت تا دوستانش را سرگرم كند. دوستان و خانواده وی به كارهای عجیب او عادت كردهاند. خودش میگوید: «الان طوری شده كه اگر كار غیر عادی انجام ندهم آنها از من میپرسند همه چیز مرتب است»
بیشترین بو كردن پامدلین آلبرت از اهالی سینسیناتی اوهایو است و زمانی مشهور شد كه برای آزمایشگاه هیلتاپ دكتر اسكول مشغول به كار شد. شغل وی برای 15 سال بو كردن پا و زیر بغل افراد بود. مدلین طی مدت زمانی كه مشغول به چنین كار خوشبویی بود پنج هزار و ششصد پا و تعداد بیشماری زیر بغل را بو كرده!!
سنگینترین وزنهای كه با زبان بلند شدهبریتن توماس، با بلند كردن جعبهای پر از پاستا كه چارچوبی فلزی داشت توانست ركورد بلند كردن وزنه با زبان كتاب گینس كه آن هم در اختیار خود او بود بشكند. این ركورد در یكی از اجراهای سیرك ماسیمو وقتی وی جعبه 12 كیلوگرمی را با زبان بلند كرد به ثبت رسید.
بیشترین مغز گاو خورده شدهتاكیرا كوبایاشی ژاپنی یكی از مشهورترین افرادی است كه در مسابقات غذا خوری شركت میكند و نزدیك به 6 سال ركورد دار خوردن هات داگ در دنیا بوده و ركوردهای اینچنینی دیگری نیز دارد و در رتبه بندی جهانی مقام سوم را به خود اختصاص داده اما آنچه وی را در این فهرست قرار میدهد خوردن نزدیك به 8 كیلو مغز گاو در 15 دقیقه است.
بیشترین عنكبوت روی بدن در 30 ثانیهتام بوكانان، بچهای استرالیایی است كه ركورد نگهداشتن بیشترین عنكبوت روی بدن در 30 ثانیه را از آن خود كرده. او 125 عنكبوت طلایی وحشی را برای 55 ثانیه روی بدن خود نگه داشت. به گفته بوكان این نوع عنكبوتها سمی نیستند اما گاز میگیرند و باعث ورم و باد كردن بدن میشوند.
-----------------
از اینکه اینقدر با دقت مطالب را می خوانید کمال تشکر را داریم (چی برگ)
--------------------------
سوال دو-اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟
Joomla Template Designed by IceTheme